گستره دخالت دولت در اقتصاد یکی از مباحث چالشی و سابقه دار در میان اقتصاد دانان است. علی رغم مخالفت برخی مکاتب اقتصادی همانند کلاسیک ها با دخالت دولت در اقتصاد برخی وظایف انحصاری دولت مورد اتفاق می باشد که انجام این وظایف نیازمند بودجه است. شیوه های مختلفی برای تامین بودجه دولت وجود دارد که در عصر حاضر مهمترین آن مالیات می باشد. اگرچه در اقتصاد اسلامی مالیات ها به دسته های مختلفی تقسیم شده است همانند: جزیه، خراج، فی، انفال، زکات، خمس کفارات و صدقات که دولت اسلامی می تواند با دریافت آن به ارائه خدمات بپردازد، اما با توجه به عدم کفایت مالیات های اسلامی برای هزینه های دولت، دولت های اسلامی در کنار جمع آوری مالیات های اسلامی و صرف آن در موارد تعیین شده مالیات های حکومتی نیز دریافت می کنند. حال این سوال مطرح است که آیا اخذ مالیاتهای متعارف برای دولت اسلامی مشروع است؟ دیدگاه های مختلف و متضادی در این زمینه وجود دارد که در این مقاله بررسی شده است و با توجه به اینکه ضرورت برقراری نظم و امنیت در جامعه، توسعه و ترقی در بخشهای مختلف زندگی، نیازمند ایجاد، بقا و اقتدار حکومت و دولت در رأس اجتماع است. اختیارات حاکم اسلامی از جانب شارع مقدس، ضرورت تأمین مصالح اجتماعی عقلاً و انتخاب نهادهای قانون گذار از ناحیه خود ملت عرفاً، بیانگر مشروعیت وضع مالیات از جانب دولت اسلامی و دخالت دولت در امور اقتصادی است