باوری قوی در محافل علمی و سیاسی شکل گرفته که سرمایهداری معاصر منشأ بسیاری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که مردم جهان را آزار میدهد. این سیستم به دلیل نابرابریهای کلان بین ثروتمندان و فقرا، سودجوییِ بدون ملاحظات اخلاقی و اجتماعی، انباشتن پول از طریق درآمد و ثروت، و تخریب محیطزیست مقصر شناخته میشود. برخی معتقدند سرمایهداری باعث نوآوری و جذب سرمایهگذاری میشود. باید گفت این نتایج مثبت، با مشکلات ساختاری و جهانیِ سرمایهداری که بشر را تهدید میکند، خنثی میشود. بنابراین دنیا نمیتواند این مسیر را ادامه دهد و به استفاده از سایر الگوهای مدیریتِ منابعِ خود برای ایجاد تعادل نیاز دارد؛ تعادل بین خودخواهی، سودجویی و جاهطلبی از یک سو و اخلاق فردی و اجتماعی، مسئولیت اجتماعی و تعهد نسبت به محیطزیست از سوی دیگر.
«اقتصاد اسلامی» به عنوان بستری برای ایجاد سیستم جایگزین پیشنهاد شده است. گرچه الگوی فعلی «اقتصاد اسلامی» باید جهتگیری خود را تغییر دهد و از روش فعلیِ «اسلامیسازی دانش» بهسمت الگویی متناسب با چشمانداز قرآن از جامعه و اقتصاد، با هدف ارائهٔ مجموعهای از راهحلهای مناسب و پایدار برای مشکلات انسانی برود. هر اقدامی در این مسیر نیازمند در نظر گرفتن عناصری از این چشمانداز است که تاکنون در نظریهٔ اقتصاد اسلامی بررسی نشده است. این یادداشت تلاشی برای کشف یکی از این عناصر برگرفته از قرآن است: ایدهٔ سرمایهٔ معنوی. این ایده عامل مدیریت استفادهٔ موثر و کارآمد از سرمایههای اجتماعی، انسانی و مالی، گامی برای تغییر پارادایم در مطالعهٔ قرآنی مدیریت منابع است.